Vedae Baed Az Raftan

آنجایی
نشسته چشمت بر در
خواب از تو میپرهیزد
دلشوره داری

آنجایی
آبستن بغضی تلخ
گویی که بر پیشانی
صد کوره داری

میبینم طاقت نداری با من
وداع بعد از رفتن
چشم تو روشن

بوسیدنت را فرصت نداد قحطی ام
تعمیدم دادند با رنج سرسختی ام
باور کن امشب مصلوب خوشبختی ام

با مرگ سرخم بطلان این بازی ام
از هر چه گفتم هر چه کردم راضی ام
گریه نکن من کابوس این قاضی ام

داغم را چه کس خبر خواهد داد
فقط هراسم این است که خواهدت گفت
نااهلی دریده این پیراهن
به خون من غلتیده چه خواهدت گفت
آزادم و خون بهایم این است
مکن دریغ از راهم ایمان خود را
بیداری صدای کل می آید
هر کس عزا پوشیده آبان خود را

بوسیدنت را فرصت نداد قحطی ام
تعمیدم دادند با رنج سرسختی ام
باور کن امشب مصلوب خوشبختی ام ...

با مرگ سرخم بطلان این بازی ام
از هر چه گفتم هر چه کردم راضی ام
گریه نکن من کابوس این قاضی ام ...



Credits
Writer(s): Mehdi Yarrahi, Mona Borzouei
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link