Man

صورت بی نقاب دو تا چشم نیمه خواب
با خدا بی حساب یه زمین بی حصار
اینا یعنی من ، منم یعنی کم
يعنی دقيقا" دوستی كه غريبم
روزام سخته ولی دنیام شیرین
تلخی رنگه ای كاش كی نی
رو تن تقویمم من اینو فهمیدم
یه دنیاست که یه روز همه پس میدن
گرون واسه خودم یه بوم واسه خدا
با رنگای قشنگــــــــ نه رنگای گلها
عمیقتر ببین یه دستم سفید
پس از من بپرس یا سنگر بگیر
تو جنگم که خون با خاکش گله
میوش حرفــــــ من درختش دلت
انتقام تا رنگش بره
نگام کن یکم نه از پنجره
سکوت کن دیگه روی سادگی ندو
سکوت کن میفهمی واقعیتو
اخم کن بهش لمس کن بچش
تلخیشو وقتی که دست خورد
بازم... این منم یه عابری که همه لحظه هاش
راه رفت... میگذرم زیر پامم صدا برگه باز
بازم... این منم یه عابری که همه لحظه هاش
جا نمونی که دوری سهم ماست
همیشه همونی که همه چیشو باخت عقبیمه
اتفاق تو چهار قدمیمه
تازه نیست برام از قدیمه
علنا" وقتی نیست پس خواب برا چیمه؟
باید باز باشن چشمام و این دور و بر و بپان
بگا بدم دور و بر و جلوترو بخوام
له کنم چیزایی که دیدم و
این و خوب بلدم بکنم شروع بعد سه کام
حبس و بعد بدم مغز و رد
یکم اخم و بعد یه لبخند اومد
اون لا به لاها انگاری تکون خورد نیشت
هه! اینجا خالیا گرون پر میشه
همون که بلدیم تو فکر کن الکیم
آه! فکر اسم ابدیم
خوشحالی جلو زدی از اینا که عقبیان
ولی من باز تو فکر بغلیم
همیشه عصا به دست شبیه مسابقست
زندگی یعنی تو توی مسیر اجباری انگاری
تخم جنگو باز پاشیدنو
تو گذشت یاد بگیر منم خوار گ×ییدن و
بازم... این منم یه عابری که همه لحظه هاش
راه رفت... میگذرم زیر پامم صدا برگه باز
بازم... این منم یه عابری که همه لحظه هاش
این منم یه عابری که همه لحظه هاش



Credits
Writer(s): Mark Owen, Gary Barlow, Howard Donald, Jason Orange, Robbie Williams
Lyrics powered by www.musixmatch.com

Link